يادداشت پايگاه خبري تحليلي پيرغار؛
ترديدي در اين نيست که آمريکا نميخواهد «اسد» بماند. اظهارات چند روز پيش اوباما در حضور رجب طيب اردوغان مبني بر اينکه «هر طرح درباره سوريه بايد متضمن کنار رفتن اسد از قدرت باشد» مانع ترديد ميشود اما در عين حال آمريکاييها قادر به پاسخ به اين سوال نيستند که چگونه و چه زماني ميتوان اسد را از قدرت کنار زد. چند هفته پيش آمريکاييها رسما اعلام کردند که به مخالفان مسلح بشاراسد رئيسجمهور سوريه، سلاح ميدهند و براي اين منظور مبالغي را در کنگره به تصويب رساندهاند. دو هفته پيش باراک اوباما گفت که طرح ژوئن2 را قبول دارد و براي توقف خونريزي تلاش ميکند با اين وجود رئيسجمهور آمريکا، چند روز پيش بارديگر از لزوم حمايت از مخالفان اسد سخن گفت. اين مواضع نشان ميدهد که آمريکا به درستي نميداند با سوريه چه بکند.
آمريکا ميخواهد اسد برکنار شود اما در عين حال در عرصه بينالمللي با موانع متعدد مواجه است. روسيه و چين اجازه مجازات سوريه را نميدهند چه رسد به برکناري اسد. اين در حالي است که استفاده از ابزار سلبي شوراي امنيت به همراهي روسيه و چين نياز دارد. با اين وصف صحبت کردن از منطقه حايل و يا منطقه پرواز ممنوع در سوريه عملا به جايي نميرسد البته صحبت کردن از ايجاد منطقه حايل و ممنوعيت پرواز هواپيماهاي ارتش سوريه براي تروريستهاي محاصره شده فايدهاي دارد و اندکي آنها را تسکين ميدهد. استفاده از ابزار ناتو عليه سوريه هم احتياج به موافقت همه اعضاي اين سازمان دارد و حال آنکه اکثر اعضاي اين سازمان، مداخله در سوريه را ورود به جنگي با تبعات نامحدود و نتايج غيرقابل محاسبه ارزيابي مينمايند.
آمريکا در داخل سوريه نيز با مشکلات عديدهاي مواجه است. علاوه بر آنکه مردم، دولت و ارتش سوريه بعد از 25ماه دو يا چند دسته نشدهاند و فشارها نتوانسته به آنان آسيب جدي وارد کند، در عين حال مخالفان دولت سوريه نيز از يکپارچگي و وحدت نظر برخوردار نيستند. نيروهاي موسوم به ارتش آزاد که عمدتا در استانهاي شمالي سوريه شامل ادلب، حلب و رقه حضور نسبي دارند. منطقه شمال بويژه حلب منطقهاي است که دولت در آن همواره محبوب بوده است. سنيهاي حلب در طول دوران حکومت حافظ و بشار هميشه رابطه گرمي با حکومت دمشق داشتهاند. مردم استان ادلب در شمال غرب سوريه نيز به دليل مجاورت با استانهاي لازقيه و حلب همواره به دولت دمشق اعتماد داشتهاند. اجراي منطقه حايل يا پرواز ممنوع در چنين شرايطي امکانپذير نميباشد. با اين وصف امکان کمک ويژه غرب به عناصر مسلح ارتش آزاد وجود ندارد. مشکل ديگر آمريکا اين است که ورود کشورهاي مختلف به سوريه و محور شدن نيروهاي اطلاعاتي امنيتي اين کشورها در سوريه سبب شکلگيري يک جريان اپوزيسيون عمدتا اطلاعاتي امنيتي و فاقد درک درست سياسي شده است. معارضه سوريه بخصوص در بخش مياني سوريه يعني در دو استان «ريف» و «ديرالزور» شکل پيمانکاري به خود گرفته است، يعني در هر بخش يک گروه دست به اقداماتي ميزند بدون آنکه تاثير مثبت يا منفي اين اقدام درگروه مسلح ديگر را در نظر بگيرد. هر کدام از اين دستهها به يک سرويس اطلاعاتي عربي يا غربي وصلند، مبلغي پول دريافت ميکنند و به اقدامي دست ميزنند. اقدامات گروههاي تروريستي بخصوص در بخش مياني سوريه بيش از آنکه به حکومت دمشق آسيب وارد کند باعث استحکام بيشتر آن شده است. تروريستهاي مسلح که تا حدود يک ماه قبل بر بخش اعظم استان ريف تسلط داشتند، مقبره صحابي جليلالقدر و محبوب پيامبر يعني «حجر بن عدي» را در منطقه تحت سيطره خود ويران کردند و دهها بار از اين منطقه به سمت پايتخت، خمپاره پرتاب کردند که در يکي از اين موارد اصابت خمپاره به دانشگاه دمشق سبب شهادت 22 دانشجو گرديد. در يک اقدام ديگر تروريستها در مسجدي بمبگذاري کردند و علامه سعيد رمضان البوطي روحاني برجسته اهل سنت را به همراه 50 نمازگزار ديگر به شهادت رساندند. چنين اقداماتي بطور طبيعي به ضرر حکومت تمام نميشود ولي تروريستها که آموزشي جز آموزشهاي نظامي و اطلاعاتي نديدهاند از درک پيامدهاي اقدامات کور امنيتي عاجزند و لذا ميتوان گفت هرچند غرب و بعضي از کشورهاي عرب و غيرعرب منطقه هزينههاي هنگفت و سخاوتمندانهاي عليه سوريه کردهاند ولي به هدف نرسيدهاند. دقيقا به همين دليل بود که چند روز پيش وزارت خارجه آمريکا «محمد الجولاني» سرکرده تروريستهاي النصره را در ليست تروريستها قرار داد.
آمريکاييها 25 ماه پس از آغاز مسائل اخير در سوريه، در روي زمين سوريه به چيزي دست نيافتهاند. حزبالله لبنان که يکي از اهداف محاصره امنيتي سوريه بوده، اينک با اقتدار بيشتري در صحنه حضور دارد و ايران با صراحت لهجه بيشتري از مردم و دولت سوريه حمايت ميکند. امروز 25 ماه پس از شروع اقدامات تروريستي عليه اسد، آمريکا نگران سرريز شدن اين جريان به کشورهاي متبوع خود است. ترديدي نيست که نزديک به يک سوم از عوامل تروريستي که عليه دمشق فعاليت ميکنند، خارجي ميباشند. اين نيروها به زودي به کشورهاي خود بازميگردند. آيا نيروهايي که با دريافت مبالغ هنگفتي به يک شبکه تروريستي پيوستهاند تمايلي به در پيش گرفتن يک زندگي معمولي را دارند؟ بعضي از خبرها بيانگر آن است که دولتهاي عربستان، پاکستان، تونس و ليبي بشدت نگران پايان قصه سوريهاند. گفته ميشود از هرکدام از اين 4 کشور چند هزار نفر در شبکههاي تروريستي فعاليت دارند در اين ميان تاکنون دستکم 300 پاکستاني در جريان حملات ارتش سوريه کشته شدهاند و دولت پاکستان بيسر و صدا از کنار آن گذشته و در واقع حساب خود را از تروريستهاي اعزام شده جدا کرده است.
يک گزارش بيانگر آن است که آمريکاييها نگران بازگشت تروريستهاي پاکستاني به پاکستان هستند و آثار آن را تقويت موضع تهاجمي طالبان عليه غرب ميدانند. همين نگراني را مقامات عربستان سعودي هم دارند و از اين رو وزارت خارجه عربستان اخيرا تماسهايي را با مقامات ترکيه و قطر برقرار نموده و نگراني خود را از تمام شدن پرونده سوريه در يک روند نظامي- امنيتي ابراز کرده و حل و فصل مسئله در مناسبات و چارچوبهاي سياسي را به منظور مهار قدرت شبهنظاميان ضروري دانسته است. کاملا واضح است که اگر تروريستها بتوانند با استفاده از موشک و بمب «تغيير در سوريه» را تحقق ببخشند، در کشور خود نيز به محض مواجه شدن با يک مانع حکومتي به درگيري نظامي- امنيتي متوسل ميشوند و آن موقع کار از دست حکومتها خارج ميشود.
امريکا به اين دلايل، براي برونرفت از «بحران سوريه» راهحل ندارد، آمريکا روي شبکههاي تروريستي احاطه کافي ندارد و هرچند با واسطه ترکيه سلاحهاي زيادي را در اختيار تروريستها قرار داده اما نتوانسته است با اجزاء و دستههاي تروريستي رابطه آمر و مامور برقرار نمايد. از سوي ديگر دستگاههاي امنيتي سعودي و قطر ضعيفتر از آن هستند که بتوانند چنين روندي را به نفع آمريکا مديريت نمايند از اين رو در روزهاي گذشته فاش شد که تعداد زيادي از عناصر برجسته و کارکشته موساد در ترکيه ديده شدهاند. ضعف آمريکا در مديريت تروريسم ضد سوري سبب اعتراض همراهان آن هم شده است. انگليس، فرانسه و آلمان طي هفتههاي اخير نارضايتي خود را در قالب اظهارنظرهاي مخالف اظهارات مقامات آمريکايي بروز دادهاند. بحران سوريه ميتواند به يک بحران معکوس در اروپا تبديل شود. کم نيستند کشورهايي در اروپا که پايان بحران سوريه را به سبب شرکت داشتن برخي از شهروندان آنان در شبکههاي تروريستي آغاز بحران تروريستي در غرب ارزيابي کردهاند.
به موازات شکست برنامه اطلاعاتي و نظامي غرب در سوريه، جبهه مقاومت به وضعيت مناسبتري رسيده است. با تشديد حملات تروريستي عليه مردم و شخصيتهاي سوري، حقانيت مواضع ايران آشکارتر شده است. اگر تا سال پيش ايران براي توضيح حمايت خود براي مردم عرب مشکل داشت و اين سبب فاصله گرفتن بعضي از دوستهاي سنتي از ايران ميشد امروز همان دوستان بر حقانيت مواضع ايران تاکيد مينمايند. امروز بر همه آشکار شده است که جبهه مقاومت در سوريه از مردم سوريه و امنيت و استقلال و تماميت ارضي آن دفاع ميکند. اين مسئله راه پيشرفت جبهه مقاومت در مناطق آلوده به عوامل تروريستي سوريه را به قصد پاکسازي و بازسازي سوريه هموارتر ميکند. ارتش سوريه طي يک ماه و نيم گذشته پيشرفتهاي مهمي داشته و توانسته است بخش زيادي از مناطق آلوده را پاکسازي کرده و تروريستها را در مناطق مختلف در استانهاي ادلب، حلب، دير الزور و ريف به محاصره درآورده و جريان سلاح به سمت بخش اعظم آنان را قطع نمايد.
سعدالله زارعي